جشن «پوریم» یکی از سنتهای قدیمی قوم یهود است که در دهههای اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است.
این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار میشود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون دهها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایرانزمین که در پایان جشن 180روزه از بادهنوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط میکند و او را به دست جلاد میسپارد.
یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میکردند و این استنکاف موجب شده بود که «هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد ویا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر کند، البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضب هامان قرار گرفته تهدید به مرگ میشوند.
یهودیان که بهصورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده و دخترکی یهودی بهنام «اِستِر» را بهعنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند و به او نیز توصیه میکنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
*فاحشهگری حلال در یهودیت
در سال 2010 یک خاخام یهودی در اسرائیل با اشاره به واقعه پوریم و استر، اعلام کرد جاسوسان زن سازمان موساد مجاز به انجام هرگونه عمل جنسی با دشمنان برای انجام مأموریت خود هستند؛ همانگونه که استر هویت یهودی خود را پنهان کرد و با یک دشمن ایرانی یعنی اخشورش (خشایارشاه) ازدواج کرد و با این کار ملت یهود را نجات داد.
این مورد یکی از موفقترین عملیات نفوذ زنان جاسوس یهودی میان مقامات کشورهای دیگر بهشمار میرود که با استفاده از زیبایی ظاهر و بهخدمت گرفتن جذابیتهای جنسی، توطئههای قوم یهود را اجرا کردند و میکنند.
شاه سستعنصر نیز وقتی زیبایی او را میبیند، شیفته او شده او را بهعنوان ملکه تمام ایرانیان برمیگزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است ویا برادرزاده «مردخای» رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران میشود و با نقشههای «مردخای» عموی خود، صدراعظم خشایارشاه یعنی هامان را از تخت صدراعظمی به زیر کشیده بر دار میکند و بههمراه 10 پسرش به مرگ محکوم میکند.
*ضیافت شام استر برای هامان در حضور خشایارشاه
یهودیان حاکم بلامنازع دربار هخامنشی میشوند و البته آنان در برخی کتب خود آوردهاند که هامان نزد مردخای توبه کرده است که تواریخ دیگر گواهی قتل وی توسط یهودیان را میدهند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانی یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از 77 هزار ایرانی توسط یهودیان قتلعام شدند و در برخی نقلها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوان شده است.
از آن زمان تاکنون، این روز بهعنوان "عید یهودیان" زنده نگاه داشته شده و هرسال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و ... گرامی میدارند.
اما در سرزمینهای اشغالی، پوریم رنگ و بوی دیگری دارد که در ادامه و بهتفصیل به آن پرداخته خواهد شد.
*واقعه تاریخی؛ هولوکاست ایرانیان به دست یهودیان
در زمان خشایارشاه، یهودیان جزو اقلیتهای مذهبی ایران بودند و همواره سعی در نفوذ در دربار شاه ایران داشتند. هامان صدراعظم خشایارشاه بهدلیل نافرمانی یهودیان از دستورات و قوانین پادشاهی، از عدمپرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه این قوم ابراز نگرانی میکند و پادشاه را در جریان توطئههای یهودیان قرار میدهد و از پادشاه میخواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت شاه اقدامی کنند، با توطئه این قوم مقابله کند.
مردخای رهبر یهودیان آن زمان ایران سرانجام با دسیسههای فراوان و فرستادن یکی از دختران یهودی به دربار، او را جانشین شهبانوی ایران که بهجرم سرپیچی از دستور گستاخانه خشایارشاه برای نمایان کردن زیباییهای خود برای حاضرین در دربار شاه برکنار شده بود، میکند.
با ورود "استر" دخترک جوان زیباروی یهودی به دربار، مردخای بهراحتی نقشههای شوم خود را بهوسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا میکند. هامان نیز شاه را از توطئه مردخای آگاه میسازد و پادشاه دستور بر دار کردن مردخای را صادر میکند. اما استر که بهشدت روی شاه سستعنصر تسلط یافته بود، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دارد، هامان را بر دار میکند.
توطئه استر و مردخای با کشتن هامان پایان نمیپذیرد و آنها حکم قتل هر 10 پسر هامان را نیز از پادشاه ایران میگیرند و در قدم بعدی 10 پسر هامان نیز کشته میشوند.
اوج دشمنی یهودیان با ایرانیان پس از کشتن هامان و 10 پسرش آنجا بیشتر آشکار میشود که استر و مردخای با کشته شدن پسران هامان نیز راضی نشده و اجساد آنها را در شهر بر دار میکنند تا میان ایرانیان رعب و وحشت ایجاد کرده ناگفته سرنوشت دشمنان و مخالفان یهودیان را به نمایش بگذارند.
هامان بهجز این 10 پسر، یک فرزند دختر نیز داشت که پیش از کشته شدن، خودکشی میکند.
*کشتار نیمی از جمعیت ایران
پس از کشتن هامان، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند، به هجوم به شهرهای ایران، دست به قتلعام گسترده ایرانیان می زنند. در 127 استان ایران آنزمان، طی دو روز بیش از 77 هزار ایرانی ــو بهروایتی دیگر 500 هزار نفرــ کشته میشوند.
در کتب مربوط به یهودیان از جمله کتاب استر، یهودیان به کشتار 80 هزار ایرانی اعتراف میکنند اما محققان مستقل این رقم را تا 500 هزار نفر ذکر کردهاند.
در آن زمان ایران نزدیک به 800 هزار نفر جمعیت داشته و با احتساب 500 هزار نفر، بیش از نیمی از جمعیت آن روز ایران به دست یهودیان قتلعام میشوند.
*حمله به منازل فلسطینیان و غارت اموال آنها
یهودیان با حمله به خانههای ایرانیان، مردان، زنان و کودکان را بهقتل رسانده و بنا بر برخی از متون موجود اموال آنها را نیز غارت میکنند. اما یهودیان در متون خود تنها به قتلعام ایرانیان اعتراف و هرگونه غارت اموال آنان را تکذیب میکنند و آن را از افتخارات خود میدانند...!!
*آیا پوریم با سیزده فروردین ایرانیان ارتباط دارد؟
گفته میشود این کشتار در روزهای 13 و 14 ماه آدار اولین ماه سال جدید انجام میشود و روز دوم کشتار بهاصرار استر به خشایارشاه برای از بین بردن دشمنان قوم یهود ادامه پیدا میکند. براساس متون تاریخی، نحسی روز 13 فروردین میان ایرانیان و بیرون رفتن مردم از خانهها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
پس از این قتلعام ایرانیان، یهودیان جشن و پایکوبی برپا کرده و بهشکرانه غلبه بر ایرانیان و ریختن خون دشمنان قوم یهود، آن را عید اعلام کرده روزه میگیرند. مردخای از آن زمان به پیامبر این قوم و استر ــدخترک فاسد یهودی که با تکیه بر این حربه به دربار شاه راه یافته بودــ نیز به شخصیتی مقدس که مورد لطف خداوند است تبدیل میشوند. استر پس از آن کتابی مینویسد که تمام این وقایع را لطف و رحمت الهی و با اراده خداوندی توصیف میکند. این کتاب اکنون به کتاب مقدس یهودیان تبدیل شده است.
پوریم بهمعنای قرعه بوده و بهاعتقاد یهودیان، این سرنوشت و تقدیر الهی بوده است و "قرعه"ای از جانب پروردگار برای لطف به قوم برگزیده یهود و نابودی دشمنان آنها
*پوریم؛ عید یهودیان سراسر جهان
پوریم از جمله اعیاد مهم یهودیان در سراسر جهان است. از سرزمینهای اشغالی تا آمریکا و حتی یهودیان داخل ایران، بهشیوههای مختلفی در این دو روز جشن میگیرند.
اوج این جشنها در اسرائیل است، جایی که صهیونیست سرمست از کشتار ایرانیان، تا حد جنون شراب نوشیده بدمستی یکی از سنتهای مرسوم آنان در این روز است.
خاخامهای یهودی نیز در این جشنها مراسم ویژهای برگزار میکنند. خاخامهای صهیونیست با برگزاری جشنی، در نوشیدن شراب و رقص و پایکوبی با یکدیگر رقابت میکنند. معمولاً افراط در نوشیدن شراب در این روز بهحدی است که قادر به راهرفتن نبوده در خیابانهای تلآویو و دیگر اراضی اشغالی، بیهوش و بیرمق به زمین میخورند.
در آموزههای تلمود یهودیان در یکی از بخشها بهصراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی توصیه شده است:
"در روز پوریم هر فرد ــیهودیــ مکلف است بهحدی ــشرابــ بنوشد که تفاوت میان "نفرین بر هامان" و "درود بر مردخای" را تشخیص ندهد".
*خط و نشان صهیونیستهای آدمخوار برای ایرانیان
از دیگر مراسمی که در عید پوریم اجرا میشود، رژه زامبیها در اسرائیل است. در این رژه صهیونیستها با گریم خود بهشکل زامبیها ــآدمخوارهاــ اعضای مصنوعی از بدن انسان را به نشان خونخواهی و کشتار ایرانیان بر دهان میگیرند.
نوشیدن خون یا نوشیدنی بهرنگ خون بهعنوان نمادی از خونخواهی و خونخواری یهودیان نسبت به ایرانیان از جمله رسوم یهودیان در این روز است
*پوریم در لسآنجلس؛ پایکوبی ایرانیان بهافتخار هولوکاست هموطنانشان
متأسفانه ایرانیان پیروی دین یهود نیز بدون توجه به ریشه تاریخی این واقعه و کشتار ایرانیان و اینکه زنده نگاهداشتن آن تاکنون بیش از هرچیز توهین به ایرانیان بوده، این روز را در نقاط مختلف جهان جشن میگیرند.
کنیسه "نصح"، کنیسه ایرانیان یهودی مقیم آمریکاست که جمعیتی حدود 20 هزار نفری را در لسآنجلس تشکیل میدهند. کنیسه نصح از جمله مکانهایی است که در عید پوریم، جشن برپا میکنند و ایرانیان با جمعشدن در این کنیسه، با پختن شیرینی، غذا، تهیه شراب و هدیه دادن به هم، کشتار ایرانیان باستان را به شادی مینشینند.
*"هامان سوزان" و شیرینی "گوش هامان"؛ نمادهای درندهخویی قوم یهود
از دیگر مراسمی که یهودیان در این روز برگزار میکنند، مراسم "هامان سوزان" است. آنها هامان ــو ده پسرشــ را نماد دشمنان قوم یهود دانسته بهطور سمبلیک در مراسمی، نمادی و یادبودی از هامان، وزیر الوزرای خشایارشاه را در آتش میسوزانند.
همچنین یهودیان با پختن شیرینی بهنام "گوش هامان"، بر دار کردن وزیر ایرانی را جشن می گیرند.
خمیر این شیرینی سهگوش از بذر خشخاش است و میان این شیرینی با آلو یا مربا پر شده است. این شیرینی بیشتر توسط یهودیان اشکنازی درست میشود، البته تعدادی از کلیمیان ایران هم به این شیرینی علاقهمند هستند. اسم این شیرینی گوش هامان است. یهودیان در جشن قتلعام ایرانیان، این شیرینیها را میخورند و همراه خوردن این شیرینی شعری اهانتآمیز نسبت به ایرانیان و وزیرالوزرای ایرانی خوانده میشود.
*پوریم در ایران
در داخل ایران نیز، اقلیتهای یهودی که همواره مورد لطف و میزبانی ایران بودهاند، در این روز روزه میگیرند و با پختن غذا و خیرات و برگزاری محدود جشن، عید پوریم را جشن میگیرند.
مقبره استر و مردخای در همدان از جمله مکانهایی است که یهودیان آن را عبادتگاه و زیارتگاه خوانده مدتها جشنهای خود را در آن برگزار میکردند که با اعتراض مردم به اهانتآمیز بودن این جشنها برای ایرانیان و برگزاری تجمعاتی برابر مقبره استر و مردخای، همراه بوده است.
*نتانیاهو مردم ایران را به پوریمی دوباره وعده داد
اما بهجز مقدس بودن این روز برای یهودیان، با ظهور پدیده منحوس صهیونیسم، پوریم وجهی سیاسی نیز به خود گرفته و سران رژیم صهیونیستی گاه با اشاراتی به آن واقعه، تلویحاً ایران و ایرانیان را به تکرار کشتاری مشابه تهدید میکنند.
در روزهای پایانی سال 1390 اتفاقی جالب در عرصه سیاست رخ داد. در 7 مارس، نتانیاهو در دیدار با اوباما نسخهای از کتاب اِستِر (Esther) را به او هدیه داد. کتاب استر (מגילת אסתר) یکی از بخشهای عهد عتیق یا همان تورات است و از دیدگاه تاریخی این هدیه بسیار پرمعناست.
خبرگزاری رویترز بهنقل از یک مقام اسرائیلی نقل میکند: نتانیاهو به باراک اوباما گفته است: «آنها (ایرانیها)، آنزمان هم میخواستند ما را نابود کنند». یکی از قسمتهای این کتاب میگوید: «... و یهودیان تمام دشمنان را با تیغ شمشیر و کشتار و نابودی درهم کوبیدند و آنچه را انجام دادند که دشمنانشان با آنان میکردند». بهگزارش رویترز، نتانیاهو با این هدیه، تلویحاً ایران را به نازیها تشبیه نموده که مدعی هستند در جنگ جهانی دوم 6 میلیون یهودی را کشتهاند.
*2500 سال تهدید و کشتار؛ رمز پوریم
بسیاری از اعمال و سیاستهای صهیونیستها پس از 2500 سال از واقعه پوریم، همچنان حاوی نمادهایی از این کشتار بوده و یادآور روزی است که از هر 11 ایرانی، یک نفر به دست قوم یهود کشته میشود.
تهدیدهای مقامات اسرائیل، اهدای کتاب استر به اوباما بههنگام مذاکره در مورد ایران، تهدید به حمله به ایران بهبهانه اینکه ایران قصد دستیابی به سلاح کشتار جمعی و نابودی اسرائیل را دارد و این توهم که کشورهای اسلامی تلاش میکنند با دستیابی به سلاح کشتار جمعی یهودیان را نابود کنند... اینها همگی یادآور توطئههای مردخای و زمزمههای استر با خشایارشاه در مورد ایرانیان و دشمنان آنزمان یهودیان بود که در نهایت به هولوکاست دهها هزار نفری تبدیل شد.
مقایسه رفتار یهودیان با هولوکاستی که خود رقم زدهاند و استفاده از هولوکاستی جعلی که مدعی هستند 6 میلیون یهودی طی دو سال کشته شدهاند، نمایانگر اوج فتنهگری و پلیدی صهیونیستها در رسیدن به اهداف شومشان در تسلط بر جهان است. آنجا که اجازه سخن گفتن درباره یکی داده نمیشود و دیگری بهعنوان عیدی مقدس بزرگ داشته میشود؛ و هردو در راستای هدفی بزرگتر است.
*رمز پوریم
یکی از رمزهای پوریم، پس از پایان جنگ جهانی دوم نمایان شد.
و همچنان سکوت ایرانیان و مقامات ایرانی، برگزاری جشنهای پوریم ــحتی در ایرانــ و رقص و پایکوبی صهیونیستها بر خون ایرانیان ادامه دارد. هولوکاستی حقیقی که در سایه هیاهوی هولوکاست ساختگی صهیونیستها نهتنها نادیده گرفته شده، بلکه بهشکرانه این کشتار، هرساله جشن برپا میشود و تهدیدها تکرار میشوند.
پوریم در عهد عتیق
بخشی از عهد عتیق، «کتاب استر» نام دارد. روایت پوریم که در کتاب استر با آن روبهرو میشویم، به رویارویی ایرانیان و یهودیان اشاره دارد که «هامان» ــ وزیر خشایارشا ــ و «استر» ــ همسر شاه هخامنشی ــ در دو سوی آن قرار دارند. به روایت عهد عتیق، استر که با زیبایی و جمال خویش، اَخَشوِرُش (خشایارشا) را شیفته خویش میسازد، به همراه سرپرست و پسرعموی خویش ــ مردخای ــ در دربار شاه هخامنشی راه مییابد. این دو که طی حادثهای از توطئه دو تن از خواجگان دربار پرده برمیدارند، مورد توجه و عنایت شاه قرار میگیرند و به اوج منزلت میرسند اما پس از مدتی، اَخَشوِرُش، یکی از بلندپایگان دربار به نام هامان را به مقام صدارت خویش منصوب
نکته قابل تامل در روایت استر آن است که بر خلاف سنت کتب مقدس یهودیان، تقریباً در هیچ جایی از کتاب استر، اشاره مستقیمی به خدا نشده است. این در حالی است که بعدها علمای دینی کلیسای کاتولیک در ترجمه یونانی کتاب استر، شش فصل در موضوع دعا به درگاه خداوند اضافه کردهاند تا این ضعف را بپوشانند. به همین دلیل، دانشمندان، در اصل یهودی این روایت شک دارند.
میکند. هامان که به شکوه و جلال رسیده است، از این که مردخای خداپرست در مقابل او تعظیم نمیکند و کرنش را تنها شایسته خداوند میداند، کینه به دل میگیرد. همین امر، سبب طراحی دسیسهای توسط او میشود که از رهگذر آن به کشتار و پاکسازی نژادی ایران از قوم یهود، مبادرت ورزد. از این رو هامان در روز و فرصتی مناسب، چوبه داری برای اعدام مردخای فراهم میکند و حتی هدیهای برای شاه ارسال میدارد تا او را با خود همراه سازد. در حالی که شاه از پذیرش هدیه و پیشنهاد هامان سر باز میزند، مردخای نیز از این توطئه آگاهی مییابد، استر را مطلع میسازد و او نیز موفق میشود تا شاه را از سوءقصد علیه یهودیان ایران، آگاه کند. شاه که از نیت هامان سخت برآشفته میشود، دستور میدهد تا او را از همان داری که برای اعدام مردخای آماده کرده بود، بیاویزند. در کنار این فرمان، فرزندان هامان نیز به دار آویخته میشوند. همچنین بنا به روایتی، تنها در شوش 300 نفر به مجازات دست داشتن در این تصفیه قومی، به قتل میرسند و حتی بنا به روایتی یهودی، آمار ایرانیانی که در این ماجرا کشته میشوند افزون بر هفت هزار و 500 نفر است. در میان یهودیان این روز به عید «پوریم» معروف شد که از آن با عنوان «روز رهایی» نیز یاد میکنند.
شبهات پوریم
ماجرای استر و حادثه پوریم در میان آثار فارسی، تاکنون به صورت مستقل مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است و کتابهایی که به این موضوع پرداختهاند یا ناظر به روایت بخشی از ایران باستان بوده یا بخشی از تاریخ یهود را روایت کردهاند. کتابهای «تاریخ ایران باستان» نوشته حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، «فرزندان استر» به قلم هومن سرشار، «پوریم» تألیف ج. پژمان و یا کتاب «سایهها» اثر گروه هنری پژوهشی حنیف در زمره این دست آثارند. کتاب «خشایارشا: جهانگشای ناکام هخامنشی» که در سال جاری (1393) برای دومین بار به چاپ رسیده نیز در قلمرو چنین آثاری قرار دارد که با مبنا قرار دادن زندگی این شاه ایرانی و توصیف آن، به حادثه پوریم نیز نظر افکنده است.
ایمان نوروزی ــ مؤلف کتاب «خشایارشا: جهانگشای ناکام هخامنشی» ــ در فصل چهاردهم این اثر، ضمن توصیف و تشریح حادثه پوریم بر اساس کتاب استر از عهد عتیق، به کالبدشکافی این واقعه تاریخی پرداخته و شبهاتی را بر آن وارد کرده است که قابل تامل است. نویسنده مدعی است که نکته قابل تامل در روایت استر آن است که بر خلاف سنت کتب مقدس یهودیان، تقریباً در هیچ جایی از کتاب استر، اشاره مستقیمی به خدا نشده است. این در حالی است که بعدها علمای دینی کلیسای کاتولیک در ترجمه یونانی کتاب استر، شش فصل در موضوع دعا به درگاه خداوند اضافه کردهاند تا این ضعف را بپوشانند. به همین دلیل، دانشمندان، در اصل یهودی این روایت شک دارند؛ حتی گفته میشود که داستان استر از یک الهه عیلامی به نام «ایشتر» (یادآور «استر») و دیگری به نام «مردوک» (یادآور «مردخای») گرفته شده است که خدای «هامُن» یا «آمُن» (یادآور «هامان») را قربانی میکنند.
نوروزی تاکید می کند که در مقابل ادله و شواهدی که برای غیرتاریخیبودن این روایت ذکر شده است، گروهی از معتقدان به کتاب
اَخَشوِرُش به جای خشایارشا میتواند، آستیاگس، پادشاه ماد باشد. این نظریه با این سند هم تأیید میشود که در «کتاب طوبیت»، اَخَشوِرُش مرتباً با لقب «هوخشتره» یکم به کار میرود. همچنین میدانیم که علمای یهودی قرون وسطی، کوروش را هوخشتره دوم میدانستند.
مقدس یهودیان هم شواهدی در تاریخیبودن آن ارائه کردهاند. آنها به نشانههای خداپرستی در قسمتی از روایت اشاره میکنند که در آن گفته میشود، امداد غیبی، باعث نجات مردخای از اعدام شد. این گروه با توسل به نشانههای زبانشناسی، این جمله را جزو بافت اصلی متن و شاهدی بر یهودیبودن روایت و در نتیجه تاریخیبودن حادثه میدانند.
به این ترتیب نویسنده کتاب «خشایارشا :جهانگشای ناکام هخامنشی» با تأکید بر این نکته که ادله دو گروه فوق، ناکافی است، تحقیق در این زمینه را منوط به پاسخگویی به چند نکته و عنوان میداند که در این متن به تک تک آنها پرداخته خواهد شد.
آیا اَخَشوِرُش همان خشایارشا است؟
متون عبری در سه موقعیت از «اَخَشوِرُش» نام میبرند: اول در «کتاب عزرا» با عنوان «شاه پارسی»؛ دوم در کتاب استر و مترادف با خشایارشا و سوم در کتاب دانیال و مطابق با ویژگیهای پدر داریوش مادی. اما دیدگاه سنتی کاتولیک، بدون توجه به اختلاف زمانی، او را منطبق با همان دیدگاه دوم میداند و معتقد است، اَخَشوِرُش، همان خشایارشا هخامنشی است.
نوروزی ــ نویسنده کتاب «خشایارشا: جهانگشای ناکام هخامنشی» ــ مطرح می کند که نظریه تطابق اَخَشوِرُش با خشایارشا، توسط محققان بسیاری، به چالش کشیده شده است. به عنوان مثال یوسفوس (37 ــ 100 م)، اَخَشوِرُش را معادل اردشیر در زبان یونانی میداند؛ یا ابوالفرج بن هارون الملطی ــ یکی از برجستهترین اسقفهای کلیسای ارتدوکس شرق ــ او را با عنوان اردشیر دوم، باز میشناسد نه خشایارشا. در کتاب دانیال نیز نام اَخَشوِرُش آمده و در آنجا او پدر داریوش مادی خوانده شده است. روایتی هم در میان یهودیان سنتی مرسوم است که مطابق آن، استر، مادر داریوش مادی قلمداد میشود.
به این ترتیب اگر روایت کتاب دانیال را بپذیریم که اَخَشوِرُش، پدر داریوش مادی، شخصی است که در داستان دانیال، نقش کلیدی را بازی میکند؛ و آن را در کنار روایت یوسفوس قرار دهیم که میگوید پدر داریوش مادی، آستیاگس، پدر یا پدرزن کوروش بود، به این نتیجه میرسیم که اَخَشوِرُش میتواند، آستیاگس، پادشاه ماد باشد. این نظریه با این سند هم تأیید میشود که در «کتاب طوبیت»، اَخَشوِرُش مرتباً با لقب «هوخشتره» یکم به کار میرود. همچنین میدانیم که علمای یهودی قرون وسطی، کوروش را هوخشتره دوم میدانستند.
ابهامات در شخصیت تاریخی استر
استر در کتاب مقدس، به صورت زنی با اعتقادات عمیق مذهبی تصویر میشود. او زنی شجاع و میهنپرست است که حاضر میشود زندگیاش را برای ناپدریاش (یا به روایتی پسر عمویش) مردخای و همکیشانش فدا کند. کتاب مقدس، او را زنی تصویر کرده است که چونان وسیلهای در دستان خداوند ظاهر میشود تا جلو کشتار مقدر یهودیان
نویسنده مدعی است، نظر دیگری هم وجود دارد که معتقد است، استر همان «آمستریس» ــ همسر خشایارشا ــ است؛ هم آمستریس و هم استر، هر دو از واژه اکدی «اَمی ـ ایشتر» یا «اُمی ـ ایشتر» آمدهاند و این عجیب نیست که مردم، اسامی معروف خدایان کهن را بر روی فرزندانشان بگذارند. از این طریق نباید استدلال کرد که آن شخصیتها وجود تاریخی نداشتهاند و بازماندهای از شخصیتهای اسطورهایاند.
را بگیرد و به آنها توانایی دفاع از دارایی و آرامش در اسارت عطا کند.
نوروزی یادآوری میکند که امروزه عده زیادی از دانشمندان، منشأ الوهیت استر در اسطورههای کهن را پذیرفتهاند. آنها بر مبنای نظریات زبانشناسی، ریشه «استر» را نه در فارسی باستان بلکه در زبان سامی و در واژه «ایشتر» جستوجو میکنند. اما این پایان ماجرا و کشف داستان استر نیست زیرا بر خلاف انتظار زبانشناسان، نام ایشتر در عبری وجود دارد و با تلفظ خاص خود، «اَشتورِت» خوانده میشود. اما بر طبق کتاب استر، نام استر در اصل «هَدَسه» بوده است. تلفظ و ساخت آوایی واژه «هدسه» شبیه به واژه اکدی «حدشتو» است که گفته میشود لقبی برای ایشتر به معنی «نوعروس» بوده است. در اینجا مخالفان اسطورهای دانستن استر باز هم با دلایلی محکمتر به میدان میآیند و میگویند که نام اکدی حدشتو، هیچگاه صفتی برای ایشتر نبوده است. این نام تنها در یک مورد در توصیف ایشتر به عنوان «نوعروس» آمده و مقصود از آن در بافت متنی خاصی که در آن ظاهر شده، «نو» بوده نه «نوعروس». «حدشتو»، همریشه با واژه عبری «حدش» است که از نظر زبانشناسی با هدسه نامرتبط است.
نویسنده مدعی است، نظر دیگری هم وجود دارد که معتقد است، استر همان «آمستریس» ــ همسر خشایارشا ــ است؛ هم آمستریس و هم استر، هر دو از واژه اکدی «اَمی ـ ایشتر» یا «اُمی ـ ایشتر» آمدهاند و این عجیب نیست که مردم، اسامی معروف خدایان کهن را بر روی فرزندانشان بگذارند. از این طریق نباید استدلال کرد که آن شخصیتها وجود تاریخی نداشتهاند و بازماندهای از شخصیتهای اسطورهایاند.
هامان کیست؟
کتاب «خشایارشا: جهانگشای ناکام هخامنشی» در معرفی شخصیت هامان نیز وارد شده است و طرح می کند که در کتاب «میدراش» ــ تفسیر تورات ــ که نماینده سنت خاخامی یهودی است، هامان، نمونه تمامعیار خصایل شیطانی برشمرده میشود و از همین منظر، مرکز اسطورهپردازی کتاب تلمود ــ مجموعه قوانین عرفی و شرعی یهود ــ هم قرار میگیرد. همچنین در ترجمه یونانی تورات، اَخَشوِرُش، هامان را با صفت «مقدونی» مورد خطاب قرار میدهد در حالی که در متن عبری، او «اجاجیت» و در نتیجه یک بنیاسرائیلی دانسته میشود.
نوروزی متذکر میشود که پژوهشگران در توضیح این معنی دو اظهار نظر متفاوت ابراز داشتهاند. نخست این که «مقدونی»، تصحیفی است از واژه «مادی» و واژه بر این منظور تأکید دارد که او هیچ خون پارسی در رگهایش نبوده است. دومین نظر این است که خشایارشا او را جاسوس مقدونیها دانسته است که میخواسته میان پارسیان و یهودیان، جنگ داخلی به راه بیندازد.
از سوی دیگر نام هامان از سوی علمای فقهالغه، مورد بررسی قرار گرفته است. این نام میتواند با نام فارسی ثبتشده توسط یونانیان به صورت «اومنِس» یکی باشد یا به واژه فارسی «وُهومَنه» (= دارای اندیشه نیک) نزدیک باشد. نظریه دیگری نیز هامان را با «حومبان» ـ خدای عیلامی ـ یکسان میداند. همچنین طبق نظری دیگر، هامان و پدرش ــ هامدثه ــ بیشباهت به «اومانوس» و «آناداتوس» ــ که توسط استرابو به عنوان کسانی که شامل عنایت آناهیتا قرار گرفتند ــ نیستند. این دو نفر، آن طور که استرابو
این حقیقت که وقایع کتاب استر، منجر به جشن پوریم شده است، دلیلی مهم برای محققان بود تا داستان استر را بر پایه اسطوره گردش فصول بابلی و جشن سال نو بدانند. در این نظریه، جشن پوریم، جشنی بوده است که سرنوشت یک نفر به قید قرعه در طول سال آینده در آن تعیین میشد؛ جشنی شبیه به جشن نوروز پارسیان و جشن پیثویگایای یونانیان که در جشن اخیر، مسکرات کهنه نوشیده میشده است. اگر توجه کنیم که در عبری برای مسکرات واژه «پوره» را به کار میبرند، به شباهت میان این واژه و نام جشن استر پی میبریم.
اشاره کرده، خدا نبودهاند ولی صورتی از شهدای مقدس و مورد احترام به شمار میآمدهاند.
سایههای ابهام بر فراز نام مردخای
نوروزی در ادامه به معرفی ریشه نام «مردخای» به عنوان یکی دیگر از شخصیتهای کلیدی روایت استر پرداخته و مطرح میسازد که واژه قدیمی مردخای، ریشهای ناشناخته دارد ولی به نظر میرسد با نام «مردوکا» یا «مردوکو» که در الواح بارو و خزانه تختجمشید به عنوان نام سه سرباز دربار پارسی در سه متن مجزا از دوره خشایارشا و پدرش داریوش، گزارش شده است، مرتبط باشد. برخی نیز معتقدند، چون «مردوک»، خدای جنگ است، این کلمه، عبارت «مرید مردوک» به معنی «جنگجو» است. برخی دیگر بر این عقیدهاند که چون مردوک، صفت آفریننده جهان را هم داشته و از سوی یهودیان با خدای یهوه یکی دانسته میشده است، «مردوکا» تنها به همان معنای بیابهام «بنده خدا»ست.
نویسنده ادامه میدهد که تعبیری دیگر از نام مردخای، اساساً آن را واژهای فارسی میداند که تلفظی از «مردک» (= مرد کوچک) است. گروهی نیز آن را ترکیب آرامی «مر ـ دوخی» میدانند که «مر» به معنای «جناب» و «دوخی» به معنای «شایسته» است. تلمود، توصیفی شاعرانه نیز از نام «مردخای بیلشان» به عنوان «مرد داخیا» (= صمغ خالص) و «بعَل لَشون» (= آگاه از تمام زبانها) ارائه میکند.
همچنین، مردخای اساساً شخصیتی پیامبرگونه داشته است تا جایی که تلمود، مردخای و استر را در فهرست پیامبران جای میدهد. تلمود میگوید، مردخای در سال دوم سلطنت داریوش به پیامبری برگزیده شد. شجرهنامه مردخای هم در فصل دوم کتاب استر به طایفه بنیامین میرسد. علاوه بر این، تلمود، مردخای را از نسل نخستین شاه بنیاسرائیل میداند.
جشن پوریم
کتاب «خشایارشا: جهانگشای ناکام هخامنشی» در بخش پایانی این فصل به مراسم عید پوریم میپردازد و مطرح میکند که جشن پوریم برای بزرگداشت داستان نجات یهودیان و شکست هامان و سپاسگزاری از خشایارشا، به صورت جشنی سالانه در میان یهودیان برگزار میشود. در این روز «کتاب استر» توسط عموم یهودیان خوانده میشود و هنگامی که به نام هامان اشاره میشود، همه سر و صدا برپا میکنند و شیرینی به نام «هامن تاشن» (گوشهای هامان) تناول میکنند.
نویسنده به ریشهیابی این عید نیز از منظر زبانشناختی میپردازد و متذکر میشود که این حقیقت که وقایع کتاب استر، منجر به جشن پوریم شده است، دلیلی مهم برای محققان بود تا داستان استر را بر پایه اسطوره گردش فصول بابلی و جشن سال نو بدانند. در این نظریه، جشن پوریم، جشنی بوده است که سرنوشت یک نفر به قید قرعه در طول سال آینده در آن تعیین میشد؛ جشنی شبیه به جشن نوروز پارسیان و جشن پیثویگایای یونانیان که در جشن اخیر، مسکرات کهنه نوشیده میشده است. اگر توجه کنیم که در عبری برای مسکرات واژه «پوره» را به کار میبرند، به شباهت میان این واژه و نام جشن استر (پوریم) پی میبریم.
علاوه بر فصل «روایت خشایارشا در کتاب استر»، فصول مسئله انتخاب جانشین برای داریوش؛ آمادهسازی کشور برای بزرگترین نبردهای تاریخ؛ مرکز فرماندهی خشایارشا در سارد؛ ورود به سرزمین یونانینشین؛ در جبهه یونان؛ آتن و اسپارت، دو دشمن دیرینه در کنار هم؛ تشکیل اتحادیه یونانی علیه خشایارشا؛ نخستین نبردهای دریایی؛ نبردهای نیروی زمینی خشایارشا؛ پیشروی به طرف فوکیس؛ آتن در شعلههای آتش خشم خشایارشا؛ بازگشت به میهن و کتبیههای خشایارشا، دیگر فصلهای کتاب حاضر را تشکیل میدهند.
کتاب خشایارشا (جهانگشای ناکام هخامنشی)، نوشته ایمان نوروزی است که در سال جاری توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، تجدید نشر یافته و برای دومینبار به بهای 160 هزار ریال روانه بازار کتاب شده است.
منبع : حامیان ولایت